علامه جعفری(ره) در تفسیر آیۀ 85 سورۀ هود با این مضمون که اشیای مردم را بیارزش نکنید و روی زمین فساد راه نیندازید.
سخنی دارند به این مضمون که: کار و کارگر را بیارزش نکنید!
و تفسیر دیگر(استاد انصاریان) در تشریح این آیه اشاره میکند که: و ای قوم من... و اجناس مردم را [هنگام خریدن] کم شمارتر و کم ارزش تر [از آنچه که هست] به حساب نیاورید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید.
سال گذشته بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از کارگران، آنان را ستون اصلی خیمه تولید خواندند و فرمودند: آنچه ما همیشه روی آن تکیه کردیم، تأکید کردیم و از بن دندان معتقدیم که برای کشور، برای فرهنگ عمومی کشور یک ضرورت است، عبارت است از تکریم و احترامگذاشتن به کار و کارگر».
نگاهی به شرایط امروز ارزش کار و تولید بیندازیم: کارگران و حقوقبگیران در کجای هندسۀ اقتصاد و تولید کشور قرار دارند؟ رابطه مستقیم درآمد و ثروت با کار و تلاش چگونه تعریف شده است؟
مگر مقام معظم رهبری در سال 1401 نفرمودند: از جمله مهم ترین مشکلات اقتصادی کشور دربارۀ کارگران، مسأله معیشت است؟
قانونگذاران، مدیران و مسئولان تصمیمبگیر چقدر در مسیر تحقق منویات مقام معظم رهبری و افزایش رفاه کارگران و سایر اقشار حقوق بگیر قدم عملی(و نه شعار و حرف و ابلاغات تریبون پسند) قدم برداشتند؟
کافیست قدرت خرید کارگری و حقوقبگیران را مروری بیندازیم: آیا ارزش کار و تولید حفظ شده است؟
مکانهایی مانند بنگاههای معاملات املاک چقدر رشد داشتهاند؟
اگر پیامبر اکرم(ص) دست کارگر را بوسیدند، فقط یک تعارف یا ژست اجتماعی نبود؛ بلکه یک تعلیم بود.
تعلیم چه؟
تعلیم اینکه:
1. مقام و شأن کارگر را باید حفظ کنیم.
2. کار و کارگر نباید در جامعه و اذهان بیارزش شود.
4. کار و کارگر را نباید با دست خودمان و قوانین کهنه و یا ناکارآمد تباه کنیم.
5.و ... بسیاری تعالیم دیگر.
اگر قشر کارگر از امید و رفاه و امنیت شغلی برخوردار باشد، حرکت کشور در مسیر پیشرفت سریعتر و آسان تر خواهد شد. آیا قوانین و رویههای فعلی، به کار و کارگر امید و اعتبار بخشیده؟ و یا آن را ضایع نموده است؟
نگاهی به مشاغل پردرآمد بیندازیم؛ کار تولید و کارگر کجای هندسۀ گردش های اقتصادی قرار دارند که برای خود اشخاص، منفعت و مزایا ایجاد کند؟
کار را نباید بیارزش کرد. وقتی کار در یک جامعه و کشور بیارزش شود و سودجوییهای بدون زحمت و فسادآور در آن یک ارزش شد، نباید انتظار داشت جامعه و کشور پیشرفت کند.از نگاه اسلام، درآمد باید ناشی از سعی و کار و تلاش باشد؛ بنابراین پولها و ثروتهای بادآورده، واسطهگری، سوداگری، دلالبازی، رشوه، ویژهخواری به علت ارتباط با فلان شخص و رباخواری، مخالف منطق قرآنی و دستور پروردگار است:
حال یک سؤال کلیدی که بیارتباط با ضرورت تغییر حکمرانی ما در حوزۀ اقتصاد نیست: چند درصد اقتصاد کشور ناشی از کار و تولید است و چند درصد ناشی از دلالیهای مسموم و ... سایر ثروتهای بدون زحمت؟ به عنوان مثال آیا رواست در یک نظام اسلامی، یک فوتبالیست در سال بالای 40میلیارد تومان درآمد داشته باشد و یک کارگر چیزی حدود 100میلیون تومان؟ قیمت یک خودروی مدل پایین الآن چقدر است؟ هزینههای خرید یا اجارۀ یک مسکن چطور؟ سبد تغذیۀ سالم و کامل یک خانوادۀ دونفره(نه چند نفره) چقدر هزینه دارد؟ آیا تناسبی با دستمزد و حقوق پرداختی برای کار و کارگر دارد؟
به جامعۀ امروز نگاهی بیندازیم. وقتی انسانهای غرق در ثروت و فساد و غرور در جامعه بالاتر هستند و بالا مینشینند و از امتیازات و پوشاک و رفاه و تفریح کامل بهره میبرند، چطور انتظار داریم کار و کارگر ارزش پیدا کنند؟
تعریف زبانی و رسانهبازی در مقام کار و کارگر کافی نیست: محصول خوب و کار باکیفیت نتیجۀ یک رفاه خوب و آرامش روانی نیروی کار است. رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۶ کارگر را «ستون فقرات اقتصاد و تولید» خواندند.
بیایید در هر مقام و مسئولیتی که در این نظام هستیم، به این فکر کنیم آیا به تولید و ستون فقرات آن یعنی "کارگر" و محصول او یعنی "کار باکیفیت" توجه کردهایم؟
و در پایان بار دیگر به جملۀ ابتدای این نوشتار به نقل از تفسیر قرآن کریم برمیگردم که:
اشیای مردم را بیارزش نکنید و روی زمین فساد راه نیندازید.
اگر در خصوص کار و کارگر خلاف دستور خدا حرکت کنیم، قطعاً چوبش را خواهیم خورد و به سختی هم مجازات میشویم. قانون خدا و کلام وحی با کسی تعارف ندارد.