هنرمند به وسیله روی کاغذ آوردن اندیشه ها و عواطف خویش، از آنها رها میشود.هیچکس ننوشته است، نقاشی نکرده است، مجسمه نساخته است، آهنگی نساخته است، اختراع یا اکتشافی نکرده است مگر آنکه ضمن برخی هدفهای دیگر، خود را هم از تنش و اندوه برهاند.
هنرمند به وسیله روی کاغذ آوردن اندیشه ها و عواطف خویش، از آنها رها میشود.هیچکس ننوشته است، نقاشی نکرده است، مجسمه نساخته است، آهنگی نساخته است، اختراع یا اکتشافی نکرده است مگر آنکه ضمن برخی هدفهای دیگر، خود را هم از تنش و اندوه برهاند.
نویسندگی در 37سالگی هم هنوز به من ارزش و امتیاز میدهد.
قلم را دست میگیرم و مینویسم؛ یا دکمههای کیبورد را تلق و تولوق پشت سر هم فشار میدهم؛ و یا روی صفحۀ کلید مجازی موبایل مینویسم.
فرقی ندارد، نویسندگی در 37سالگی هم برایم لذتبخش است و برکت دارد؛ به چیزهایی که ندارم با همین نویسندگی رسیدم.
نویسندگی هم دشوار است؛ کار راحتی نیست؛ هر روز باید زحمت بکشی و تلاش کنی تا چیزی به دنیای بیرون اضافه کنی و آثارش را هم ببینی.
این دنیا محال است که پنیر رایگانی به ما بدهد! نویسندگی هم از این قاعده مستثنی نیست.
نویسندگی ارزشآفرین یعنی اینکه تکراری نباشیم.
وقتی تکراری نباشیم، قصههای تکراری هم برای دیگران تعریف نمیکنیم.
وقتی قصههایمان جدید باشد، یعنی حرفی تازه برای گفتن به دنیا و آدمها داریم.
و این، آغاز موفقیت ماست ...
من فراتر از نوشتن و نویسندگی را نگاه میکنم.
نوشتههای ما و محتواهای متنی باید مسألهای را حل کند؛ خواه یک انسان مخاطب من باشد یا شرکت و یا سازمان و کسبوکار.
اگر نوشتن در هر فضایی را فقط برای ارضای میل خود در نظر بگیریم، حتی برای خودمان هم دستاورد نخواهد داشت؛ چه برسد برای مخاطب ما.
پس نوشتن باید ارزشی داشته باشد؛ و این ارزش در درجۀ اول به خودمان و سپس مخاطب نوشتههایمان برسد.
هدف نویسندگی در فضای آنلاین، فایده رساندن به دیگران است؛ وگرنه این همه دردسر برای نشر محتوا در اینترنت چه سود؟