نوشتن و نویسندگی، یکی از ارکان پراهمیت مدیریت دانش در سازمانهاست.
وقتی نوشتنی در کار نباشد، دهها نرمافزار و بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات نمیتواند دادههای ارزشمندی را ثبت کند.
توجه داشته باشیم مدیریت دانش، فرآیندی فراتر از ثبت مستندات است.
نگاهی به مجموعه کارکنان و مدیرانی داشته باشیم که می خواهیم در یک سیستم، مدیریت دانش را یاری کنند:
آیا اصولاً این اشخاص، مهارت نویسندگی دارند؟ می توانند دانسته های خودشان را به شکل درست ثبت کنند؟
دقت کنید از کمال گرایی و یا یک نویسندۀ مطرح بودن! حرف نمی زنم؛ بلکه به خود اهمیت نوشتن اشاره می کنم. اینکه می توانیم خودکار و کاغذی به دست بگیریم و راحت یک صفحۀ A5 دربارۀ یک تجربه یا دانش ضمنی به دست آمده بنویسیم؟
اینکه اگر نرم افزاری مخصوص مدیریت دانش در سازمان داشته باشیم و به من هم یک اکانت بدهند، آیا می توانم با حوصله شروع کنم به نوشتن یک دانش یا تجربۀ ضمنی در خصوص یک فرآیند کاری؟