این روزها بیشتر به تفاوتهایم با دیگر انسانها فکر میکنم.
این روزها بیشتر به تفاوتهایم با دیگر انسانها فکر میکنم.
انسان هر چه قدر درک بیشتری داشته باشد، رنج بیشتری هم میبرد؛ اما این به آن معناست که نباید بفهمد و یاد بگیرد؟ اصولاً یاد گرفتن را چقدر جدی گرفتهایم؟
وقتی از توسعۀ فردی صحبت میکنیم، یادگیری بخش مهمی از آن است؛ اما اگر بیشتر یاد بگیریم، درد بیشتری هم باید بکشیم؛ چه در زمانی که باید برای آن وقت و انرژی صرف کنیم و چه زمانی که از دیگران فاصله میگیریم.
اما با این حال باید یاد بگیریم و مشورت را فراموش نکنیم تا اگر هم قرار است درد بکشیم، فرجامی خوش برایمان داشته باشد.
اگر فرجامی خوش برای خودمان رقم نزنیم، انتظاری از دنیای بیرون هم نباید داشت!
کتاب خواندن یعنی یادگیری؛ اما چه کتابی باید خواند که درست درد و رنج کشید و بعد از نتایج آن استفاده کرد؟
زندگی در این دنیا یعنی نرسیدنها؛ یعنی ناکامیها؛ یعنی زخم خوردنها؛ یعنی بغضهایی که بارها و بارها باید فرو بخوریم و بجنگیم؛ چون چارۀ دیگری نداریم.
به شخصه و جدای از مسائل اعتقادی، برای حجاب که پوشیده بودن زنان و دختران سرزمینم هست اهمیت زیادی قائل هستم و محتواهایی رو که در این خصوص هست، دنبال میکنم.
فیلم تماشا کردن هرازگاهی ایرادی ندارد؛ آن هم فیلمهای خوب، استخواندار و پرمحتوا.