چه میراثی از خودمون به جا میذاریم؟ اصلاً اگر بدونیم شاید کمتر از پنج سال بعد زنده باشیم، چه مسائلی برایمان اهمیت پیدا میکند؟ به چه چیزهایی اهمیت نمیدهیم؟ از چه چیزهایی ناراحت نمیشویم و زمان و زمان را به هم نمیدوزیم؟
آسمانی شدن صابر راستی کردار، مرا متأثر کرد و البته به تفکر دوباره و عمیقتر واداشت که: چه چیزی از ما برای بعدمان باقی میماند؟
از خودمان چه بر جای میگذاریم که آیندگان بهرهای ببرند و شاید سلام و یاد و فاتحه و دعایی برایمان بفرستند؟
اصلاً چقدر باقیات صالحات برای خودمان ذخیره کردهایم؟ همهاش دنبال شهوتهایمان میرویم و زندگی را خور و خواب و امیال خود تعریف میکنیم؟ یا چیزهای مهمتر دیگری هم دارد؟
صابر راستیکردار فونتهایی را ساخت که حتی گوگل را تسلیم خودش نمود؛ صابر راستی کردار به همۀ ما یاد داد که همه چیز پولپرستی به هر قیمتی نیست! همه چیز پول نیست!
انسانیت است که میماند؛ خدمت واقعی به آدمهاست که ارزش است؛ صادقانه کار کردن بدون هیاهوهای زیادی با چاشنی مسائل حاشیهای که حاشیههایشان بیشتر از اصل مطلب است!