با نوشتن تاب می‌آوریم.

وقتی غم‌های روزگار و دردها ما را به ستوه می‌آورد، یکی از ابزارهای ارزشمندی که به ما کمک می‌کند، نوشتن هست.

بخشی از کتاب: کسی هست که تا به حال به او اهانتی نشده باشه؟

توی دنیا کسی هست که تا به حال به او اهانتی نشده باشه؟! به خودِ من آنقدر تا به حال اهانت شده که دیگه از توهین کسی نمی‌رنجم.وقتی نمی‌توانم عکس العملی نشون بدم چه کار باید بکنم؟رنجیدن مانع از این میشه که آدم کارش رو انجام بده. و اگه آدم بخواد دنبال قضیه رو بگیره وقتش تلف میشه. زندگی همینه دیگه !

من اول ها از توهین مردم خیلی اوقاتم تلخ می‌شد ولی بعداً که خوب فکرش رو کردم دیدم که همهٔ اونها دل شکسته اند؛ هرکس می‌ترسه که از همسایه اش تو سری بخوره به همین جهت سعی داره که دست پیش بگیره تا پس نیفته ...

مادر
ماکسیم گورکی

ما همه بازیگریم ...

امشب تولد مادرم بود.

وقتی کیک برش می‌خورد، به این فکر می‌کردم: من قرار است چند تولد دیگر خودم را ببینم؟

اصلاً معلوم است تا کی در این دنیا باید بازی کنم؟ به قول اون بازیگر معروف در اون سریال معروف که اسم هیچ کدامشان را یادم نیست: ما همه بازیگریم...

ارزش هایمان را با هدف یکی ندانیم.

ارزش هایمان، هدف های ما نیستند.

توانمند شدن یعنی قدرت

توانمند شدن یعنی قدرتمند شدن؛ و این توانمندی با دانش و یادگیری واقعی و عمیق حاصل می‌شود.

معنای توسعۀ فردی واقعی شاید در زمان‌های بحران بهتر خود را نشان دهد؛ اینکه مروری به خود و داشته‌هایمان داشته باشیم و ببینیم آیا می‌توانیم اثری مفید بر دنیای پیرامون خود داشته باشیم؟